در
کتابخانه
بازدید : 197438تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: اصول فقه بخش اول: اصول فقه
Expand بخش دوم: فقه بخش دوم: فقه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
برای یك دانشجو كه می خواهد علمی را تحصیل كند و یا اطلاعاتی درباره آن كسب كند لازم است كه آغاز پیدایش آن علم، پدید آورنده آن، سیر تحولی آن علم در طول قرون، قهرمانان و صاحبنظران معروف آن علم و كتابهای معروف و معتبر آن علم را بشناسد و با همه آنها آشنایی پیدا كند.

علم اصول از علومی است كه در دامن فرهنگ اسلامی تولد یافته و رشد كرده است. معروف این است كه مخترع علم اصول محمدبن ادریس شافعی است. ابن خلدون در مقدمه معروف خود در بخشی كه درباره علوم و صنایع بحث می كند می گوید:

اول كسی كه در علم اصول كتاب نوشت، شافعی بود كه كتاب معروف خود به نام الرساله را نوشت و در آن رساله درباره اوامر و نواهی و بیان و خبر و نسخ و قیاس منصوص العلّه بحث كرد. پس از او علمای حنفیه در این باره كتاب نوشتند و تحقیقات وسیع به عمل آوردند.

همان طور كه مرحوم سیدحسن صدر اعلی اللّه مقامه در كتاب نفیس تأسیس
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 36
الشیعة لعلوم الاسلام
نوشته اند، قبل از شافعی مسائل اصول از قبیل اوامر و نواهی و عام و خاص و غیره مطرح بوده است و درباره هریك از آنها از طرف علمای شیعه رساله نوشته شده است.

شاید بتوان گفت شافعی اول كسی است كه رساله جامعی درباره همه مسائل اصول مطروحه در زمان خودش نوشته است.

برخی مستشرقین پنداشته اند كه اجتهاد در شیعه دویست سال بعد از اهل تسنن پیدا شد، زیرا شیعه در زمان ائمه اطهار نیازی به اجتهاد نداشت و در نتیجه نیازی به مقدمات اجتهاد نداشت. ولی این نظریه به هیچ وجه صحیح نیست.

اجتهاد به معنی صحیح كلمه، یعنی «تفریع» و ردّ فروع بر اصول و تطبیق اصول بر فروع، از زمان ائمه اطهار در شیعه وجود داشته است و ائمه اطهار به اصحابشان دستور می دادند كه تفریع و اجتهاد نمایند [1] البته و بدون شك، به واسطه روایات زیادی كه از ائمه اطهار در موضوعات و مسائل مختلف وارد شده است، فقه شیعه بسی غنی تر شده است و نیاز به تلاشهای اجتهادی كمتر گردیده است. در عین حال شیعه خود را از تفقه و اجتهاد بی نیاز نمی دانسته است و ائمه اطهار مخصوصاً دستور تلاش اجتهادمآبانه به برجستگان از اصحاب خود می داده اند. این جمله در كتب معتبر از ائمه اطهار روایت شده است:

«عَلَیْنا اِلْقاءُ الْاُصولِ وَ عَلَیْكُمْ اَنْ تَفَرَّعوا» .

بر ماست كه قواعد و كلیات را بیان كنیم و بر شماست كه آن قواعد و كلیات را بر فروع و جزئیات تطبیق دهید.

در میان علمای شیعه، اولین شخصیت برجسته ای كه در علم اصول كتبی تألیف كرد و آراء او در علم اصول قرنها مورد بحث بود سیدمرتضی علَم الهدی بود.

سیدمرتضی كتب زیادی در علم اصول تألیف كرد. معروف ترین كتب او كتاب ذریعه است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 37
سیدمرتضی برادر سیدرضی است كه جامع نهج البلاغه است. سیدمرتضی در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می زیسته است. وفاتش در سال 436 واقع شده است. سیدمرتضی شاگرد متكلم معروف شیعه شیخ مفید (متوفّا در سال 413) است و شیخ مفید شاگرد شیخ صدوق معروف به ابن بابویه (متوفّا در سال 381) است كه در شهر ری مدفون است.

پس از سید مرتضی شخصیت معروفی كه در علم اصول كتاب نوشت و آراء و عقایدش سه چهار قرن نفوذ فوق العاده داشت شیخ ابوجعفر طوسی (متوفّا در سال 460) است.

شیخ طوسی شاگرد سیدمرتضی است و مقداری هم درس شیخ مفید را درك كرده است. حوزه نجف كه حدود هزارسال از عمر آن می گذرد وسیله این مرد بزرگ تأسیس شد. كتاب اصول شیخ طوسی به نام عُدّة الاصول است.

شخصیت دیگری كه كتاب و آرائش در اصول معروف شد صاحب معالم است.

وی نامش شیخ حسن است و پسر شهید ثانی صاحب شرح لمعه است. كتاب معالم از كتب معروف علم اصول است و هنوز هم مورد استفاده طلاب علوم دینیه است.

صاحب معالم در سال 1011 هجری درگذشته است.

یكی دیگر از این شخصیتها مرحوم وحید بهبهانی است كه در سال 1118 متولد شده است و در سال 1208 درگذشته است.

اهمیت مرحوم وحید بهبهانی یكی در این است كه شاگردان بسیار مبرّزی با ذوق فقاهت و اجتهاد تربیت كرد از قبیل سید مهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر كاشف الغطاء، میرزا ابوالقاسم گیلانی معروف به میرزای قمی و عده ای دیگر. دیگر اینكه مبارزه ای پیگیر با گروه اخباریین كه در آن زمان نفوذ زیادی داشته اند كرد و شكست سختی به آنها داد. پیروزی روش فقاهت و اجتهاد بر روش اخباریگری تا حد زیادی مدیون زحمات مرحوم وحید بهبهانی است.

یكی دیگر از این شخصیتها كه علم اصول را جلو برد مرحوم میرزا ابوالقاسم گیلانی قمی سابق الذكر است كه شاگرد وحید بهبهانی بود و معاصر با فتحعلیشاه و فوق العاده مورد احترام او بوده است. كتاب قوانین الاصول كه سالها در حوزه های علمیه قدیم تدریس می شد و اكنون نیز مورد استفاده است و كم و بیش تدریس می شود اثر این مرد بزرگ است.

در صدساله اخیر مهمترین شخصیت اصولی كه همه را تحت الشعاع قرار داده و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 38
علم اصول را وارد مرحله جدیدی كرد استاد المتأخرین حاج شیخ مرتضی انصاری است.

این مرد بزرگ در سال 1214 در دزفول متولد شد و پس از تحصیل مقدمات علوم اسلامی و قسمتی فقه و اصول به بلاد مختلف عراق و ایران در جستجوی علمای صاحبنظر مسافرتها كرد و استفاده ها نمود و بالاخره رحل اقامت در نجف افكند و در سال 1266 كه صاحب جواهر فوت كرد مرجعیت شیعه به او محول شد و در سال 1281 درگذشت. آراء و نظریات او هنوز محور بحث است.

كسانی كه بعد از او آمده اند همه پیرو مكتب او هستند. هنوز مكتبی كه مكتب شیخ انصاری را بكلی دگرگون كند به وجود نیامده است، ولی شاگردان مكتب او آراء و نظریات زیادی براساس همان مكتب آورده اند كه احیاناً نظر او را نسخ كرده است. شیخ انصاری دو كتاب معروف دارد، یكی فرائد الاصول كه در علم اصول است و دیگر مكاسب كه در فقه است و هر دو هم اكنون از كتب درسی حوزه های علوم دینیه است.

در میان شاگردان مكتب شیخ انصاری از همه معروفتر و مشخصتر مرحوم آخوند ملامحمد كاظم خراسانی صاحب كفایة الاصول است. آراء و نظریات مرحوم آخوند خراسانی همواره در حوزه های علمی مطرح است.

این مرد بزرگ همان است كه فتوا به مشروطیت داد و در برقراری رژیم مشروطه ایران سهم بسزایی دارد و نامش در كتب تاریخ مشروطه ایران همواره برده می شود.

وی در سال 1329 هجری قمری درگذشت.

بعد از مرحوم آخوند خراسانی نیز آراء و افكار جدید در علم اصول زیاد پیدا شده است و برخی از آنها فوق العاده از دقت نظر و موشكافی برخوردار است.

در میان علوم اسلامی هیچ علمی به اندازه علم اصول «پویا» و متغیر و متحول نبوده است و هم اكنون نیز شخصیتهای مبرزی وجود دارند كه در این علم صاحبنظر شمرده می شوند.

علم اصول، نظر به اینكه سروكارش با محاسبات عقلی و ذهنی است و موشكافی زیاد دارد، علمی شیرین و دلپذیر است و ذهن دانشجو را جلب می كند. برای ورزش فكری و تمرین دقت ذهن در ردیف منطق و فلسفه است. طلاب علوم قدیمه دقت نظر خود را بیشتر مدیون علم اصول می باشند.
[1] برای توضیح بیشتر این مطلب رجوع شود به نشریه سالانه «مكتب تشیع» شماره 3 مقاله «اجتهاد در اسلام» به قلم مرتضی مطهری و به جلد دوم كتاب هزاره ی شیخ طوسی مقاله «الهامی از شیخ الطائفه» به قلم مرتضی مطهری. [هر دو مقاله در همین شماره مجموعه آثار آمده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است