حافظشناسی بامداد، صفحه 81:
. . . آتش عشق كه افروخته شد مراعات عرفیات و
ظاهرصلاحی از میان می رود و به تخریب ظاهر تا طرف توجه
خلق نشوند و عمارت باطن كه راه مقصود است می پردازند.
اصطلاح مجازی خرابات استعاره ای است از این حال. از این
جلد سوم . ج3، ص: 23
مرحله رندی آغاز می شود. . . خواجه ی ما به رندی مباهات
دارد. . . تا به آن حدی كه مرتبه رندی را خارج از حدود
اختیارات و مرهون فضل و عنایت دانسته است. . .
زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است
عشق كاری است كه موقوف هدایت باشد
غلام همت آن رند عافیت سوزم
كه در گداصفتی كیمیاگری داند
زمانه افسر رندی نداد جز به كسی
كه سرفرازی عالم در این كله دانست
غلام همت رندان پاكبازانم
كه هر دو كون نیرزد به چشمشان پركاه
رندی مقامی است كه با صوفیگری به آن مقام نتوان رسید.
خدا را كم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
راز درون پرده ز رندان مست پرس
كاین حال نیست زاهد عالی مقام را