1. حجاب زن از نظر ادله ی فقهی: كتاب، سنت، اجماع، عقل
2. وضع حجاب در میان اعراب جاهلی و ملل دیگرِ آن وقت كه
بعد مسلمان شدند و در صدر اسلام، زمان پیغمبر و زمان ائمه ی اطهار، و
تحولاتی كه بعد پیدا شد، و بحث در اینكه چقدر از اینها مربوط بوده
به آداب عرفی و چقدر به دستور شرعی. مسلماً اسلام مؤسس
حجاب است، قدر آن چقدر است؟
3. مسئله ی تعدد زوجات
4. حق طلاق و حق رجوع در عده ی طلاق رجعی
5. مسئله ی نفقه زن بر شوهر و مسئله ی تفاوت در ارث و مسئله ی عدم
لزوم تأمین معاش زن از ناحیه ی خودش و اثرات آن و اینكه آیا زن در
جلد پنجم . ج5، ص: 205
كسب و كار آزاد است یا منوط به اجازه ی شوهر است؟
6. حدود اختیار مرد بر زن از لحاظ كار و معاشرت و سایر
حركات و ممنوعیتهایی كه زن از این لحاظ دارد و مرد ندارد
7. حقوق شخصی زن از مالكیت و وكالت و بیع و اجاره و
تصدی صیغه ی عقد و غیره
8. حق زن در فتوا و قضا و شهادت
9. حق زن در سیاست و دخالت در امر حكومت و شئون آن از
احتساب و غیره
10. شركت زن در امور خیریه ی عمومی از قبیل انجمن شهرداری
و غیره
11. آیا اسلام به حقوق شخصی و یا اجتماعی زن افزود یا كم
كرد یا هیچ كدام؟
12. مسئله ی تساوی از لحاظ حقوق و تكلیف و مجازات
13. حقوق زوج بر زوجه و برعكس
14. تقدم حق مادر بر حق پدر
15. توصیه هایی كه در اسلام به مرد نسبت به زن و به زن نسبت
به مرد شده
16. وظیفه و حقوق هریك از مرد و زن نسبت به تربیت و
حضانت و ولایت بر اولاد
17. آیا اسلام اساس ازدواج را بر مشاركت در زندگی قرار داده
یا بر تولید نسل؟ و حكم طبیعت چیست؟
18. طبیعت مرد و طبیعت زن از لحاظ علمی
19. عهده داری شوهر و تكفل او مخارج زن را، سبب می شود كه
زن در اجتماع و بالاخص در مسائل اقتصادی موجودی اتّكالی بار
بیاید. در سختی و از دست رفتن شوهر یا در قحطی ناچار اینچنین
زنانی به بدترین وضعی گرفتار می شوند و فحشا شایع می شود.
خلاصه دور نگه داشتن زن از مسائل جدی اقتصادی او را ضعیف بار
می آورد (ضعیفه) همان طوری كه در مسائل اجتماعی نیز چنین است،
جلد پنجم . ج5، ص: 206
بلكه زنان ما به حالی هستند كه از اتوبوس سواری و رفتن از
محله ای به محله ای عاجز و ناتوانند. آیا لازم است به هر حال زن
تربیت اجتماعی و اقتصادی بشود؟
20. اجازه ی متعه ی بی نهایت برای مرد مزوَّج ظلم به زوجه است. آیا
مرد مزوَّج- همان طوری كه در بعضی روایات وارد شده از متعه
گرفتن ممنوع است؟
21. آیا مسئله ی عدم جواز خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج،
یك توصیه ی اخلاقی است، نظیر پسر نسبت به پدر و شاگرد نسبت به
معلم؟ و چرا اینقدر این قضیه مهمتر شمرده شده است؟
22. با احادیثی به این مضمون:
عیال الرجل اسرائه و احب العباد
الی اللّه احسنهم صنعاً الی اسرائه، یا
: النكاح رقّ، فاذا انكح احدكم ولیدته
فقد ارقها فلینظر احدكم لمن یرق ولیدته، یا:
ان النساء لایملكن لانفسهن
شیئاً، چه باید گفت؟
23. نكاح صغیر و صغیره. البته اشكال در نكاح صغیره است كه
حق طلاق ندارد.
24. مسائل مربوط به عیوب فسخ. بعضی عیبهای زن برای مرد
مجوز فسخ است كه برای زن نظیر آن عیبها در مرد مجوز فسخ نیست
و حال آنكه مرد حق طلاق دارد و زن ندارد (نظیر جذام) .
25. چرا «
مسجد المرأة بیتها» ؟ نماز زن در خانه از نماز به جماعت
افضل است؟ و چرا پیغمبر اجازه می داد كه زنها در مسجد در نماز
جماعت شركت كنند و حال آنكه مردها ساتر كامل نداشتند كه پیغمبر
امر كرد زنها دیرتر از سجده سر بردارند كه مردها را از پشت نبینند؟
(بحار، حالات حضرت زهرا، ص. . . )
26. چرا زن ولایت بر فرزندان خود به طور ولایت شرعی ندارد
و حال آنكه حاكم شرعی می تواند به او ولایت بدهد در صورت
مصلحت؟
27. چرا اگر مادر دیوانه شود یا شوهر كند، حق حضانت به پدر
منتقل می شود برخلاف عكس، اگر پدر دیوانه شود یا زن بگیرد به
جلد پنجم . ج5، ص: 207
مادر منتقل نمی شود؟
28. مسئله ی شهادت زن كه نیمی از شهادت مرد است، با توجه به
جمله ی
انهن نواقص العقولكه به شهادت زن استناد شده است.
29. آیا منوط بودن كارهای زن به اجازه ی شوهر خصوصاً با توجه
به اینكه بدون اجازه ی او نه می تواند از منزل خارج شود و نه می تواند
كسی را بپذیرد، عملاً استقلال اقتصادی و اجتماعی او را بكلی سلب
نمی كند و او را به صورت برده و زندانی در نمی آورد؟ !
30. فلسفه ی حجاب
31. چرا مرد مدیر خانه است نه زن؟ حدود اطاعت زن از مرد و
حدود اختیارات مرد چیست؟
32. مسئله ی مشورت با زن
33. مسئله ی نهی از مجالست با زنان
34. فلسفه ی محرومیت زن در ایام عادت از عبادت. آیا منشأ
عقده ی حقارت و احساس پلیدی در زن نمی شود؟ آیا محدث بودن
غیر از احساس پلیدی است؟
35. محروم بودن زن از جهاد به چه چیز جبران شده است؟
36. آثار عظیم اقتصادی بر كنار بودن زن از اجتماع را نمی توان
برای یك مملكت شوخی گرفت.
37. آیا واقعاً قوای عقلی زن از مرد ضعیفتر است یا فقط قوای
روحی ارادی زن ضعیفتر است یا فقط زن جسماً از مرد ضعیفتر است
ولی روحاً چه در قوای عقلی و فكری و چه در ناحیه ی اراده و تصمیم
و جرأت و مقاومت و حوصله و استقامت مانند مرد است؟
38. مسئله ی عده ی وفات
39. مسئله ی مهر. آیا مهر خرید بضع است؟
40. تفاوت در ارث
41. اختلافات بدنی و جسمی مرد و زن، بلكه جنس ذكور و
جنس اناث
42. غیرت و ناموس پرستی آیا هم در زن است و هم در مرد یا
جلد پنجم . ج5، ص: 208
فقط در مرد است و در زن حسادت است؟ فرق غیرت و حسادت
43. ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان و برعكس
44. مسئله ی حبوه و مسئله ی قضای نمازهای میّت بر پسر بزرگتر
45. چرا زن در عده ی وفات، نفقه ندارد برخلاف عده ی طلاق؟
46. مسئله ی غایب مفقودالاثر و چهار سال صبر
47. چرا فقها قاعده ی ضرر و قاعده ی حرج را در اموال و در
ضررهای بدنی جاری می كنند ولی در زوجیت خصوصاً از طرف زن
كه راهی به طلاق ندارد جاری نمی كنند؟
48. چرا زن در صورتی كه یكی از نزدیكانش بمیرد و احتیاجی
به قیّم باشد باید با اجازه ی مرد قیمومت را بپذیرد ولی مرد مجاز است
هر كاری را بكند؟
49. چرا زن حق ندارد برای فرزندان خود وصی معین كند- ولو
شوهرش قبلاً مرده باشد- و فقط این حق به پدر و جدّ پدری
اختصاص دارد؟
50. تفاوت میان زن و مرد در قوانین جزایی اسلام
51. فلسفه ی حرمت ازدواج با مادر و خواهر و دختر و عمه و
خاله، و فلسفه ی حرمت ازدواج با مادرزن و خواهرزن در حال جمع، و
فلسفه ی حرمت ابدیه در مواردی كه هست
52. نظریات فروید و سایر روان شناسان در مسائل فوق و نقش
عامل جنسی در عقاید و آداب و عادات عمومی بشر
53. مسئله ی حیا و شرم در زن و ریشه ی آن كه آیا غریزه است یا
عادت است یا ریشه ی تاریخی دارد آن طور كه فروید نظر داده است.
54. مسئله ی عفاف در زن و در مرد و ریشه ی آن كه آیا از غریزه و
فطرت سرچشمه می گیرد و یا ریشه ی روانی و تاریخی دارد. رجوع به
كتاب زناشویی و اخلاق برتراند راسل، صفحه ی 8.
55. رابطه ی جنسی از نظر اولیای مسیحیت امری پلید ولی برای
عامه ی مردم لابدّمنه است، اما از نظر اسلام فی حد ذاته امری مطلوب و
مقدس است و عزوبت مطرود است. رجوع شود به كتاب زناشویی و
جلد پنجم . ج5، ص: 209
اخلاق، صفحات 29- 30.
56. دعوت به ازدواج در اسلام و منع از تجرد و عزوبت و به طور
كلی مصالح ازدواج و مضرات تجرد و اینكه تجرد بی عقلی است نه
عقل. رجوع شود به رساله ی تدبیر منزل، صفحه ی 66- 68.
57. اشهاد بر ازدواج و فلسفه ی آن. رجوع شود به رساله ی تدبیر
منزل، صفحه ی 69 و به روایات باب. . .