در
کتابخانه
بازدید : 278903تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Collapse نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Expand بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد راجع به خصوصیات انسان بحث شده است:

«پس از پیدایش جهان، پدیده ی حیات، تكامل جانداران و ظهور انسان كه هیچ یك در منطق دو عنصری قابل توجیه و توضیح نیست، به خصلت خاص انسان كه همان امكانات و ترقیات بی نهایت بزرگ اوست می رسیم كه از ظرفیت فوق العاده و بی نهایت آرزو و دل سرچشمه می گیرد. این خصوصیت و تساوی بی نهایت كوچك با بی نهایت بزرگ مخالف مسلّمترین علوم یعنی ریاضیات است و هم در برابر هر دو اصل ترمودینامیك قد علم می كند، نه با محدودیت و ثبات در كمیّت جور درمی آید و نه با انحطاط و تنزل در كیفیت. قابلیت و ظرفیت و تولیدات انسان عكس هر دو قانون است. » به یك خصلت خاص در انسان استناد شده كه تعبیر شده است كه این خصلت (یعنی مساوی بودن بی نهایت بزرگ با بی نهایت كوچك) مخالف مسلّمترین قاعده ی ریاضی است. این جهتش را من نفهمیدم كه واقعا این چطور معنایش مساوی بودن بی نهایت بزرگ با بی نهایت كوچك است؟ خودشان توضیح دهند. چون [طبق ] آنچه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 761
كه ما می فهمیم [این مطلب كه ] كوچك و بزرگ (حالا بی نهایت هم نباشد) در ریاضیات نمی تواند با همدیگر مساوی باشد، در صورتی است كه هر دو بالفعل باشند، یعنی نمی شود یك شی ء، بالفعل كوچك باشد (مثلا فرض كنید كه طولش یك متر باشد) و در عین حال بالفعل بزرگ باشد، در عین اینكه طولش الآن یك متر است، طولش دو متر باشد. اما اگر اختلاف قوه و فعل در كار باشد، یعنی یك شی ء بالقوه بزرگ باشد و بالفعل كوچك، این مانعی ندارد، مثل اینكه می گوییم این گیاه بالفعل الآن ارتفاعش یك سانتیمتر است و بالقوه ارتفاعش بیست سانتیمتر است. بالفعل و بالقوه با همدیگر منافات ندارد، دو تا بالفعل با همدیگر منافات دارد.

انسان را فرض كرده اند بی نهایت كوچك. همین طور هم هست، می توانیم ما [انسان را] بی نهایت كوچك بگوییم. و همچنین یك بزرگی بی نهایتی هم برای انسان قائل شده اند كه آن را هم ما به معنی بالقوه قبول داریم. همین طور هم هست، یعنی قرآن هم این را قبول دارد. وقتی قرآن می گوید: «یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلی رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِیهِ» [1] تو به لقاء ذات پروردگار- كه بی نهایت است- می رسی، و به یك معنا تو اتصال به ذات حق پیدا می كنی، مثل قطره ای هستی كه به اقیانوس متصل خواهی شد، پس یك چنین بی نهایتی را قرآن برای انسان پیش بینی می كند، اما آن بی نهایتی است كه الآن بالقوه دارد نه بالفعل. بعد می گویند كه این جهت هم مخالف با آن دو اصل ترمودینامیك است: محدودیت و ثبات در كمیّت، و انحطاط و تنزّل در كیفیت.

این هم باز از نوع سایر چیزهاست كه از نظر ما برای آن سؤالی باقی نیست. نكته ای كه در اینجا هست این است كه به مسأله ی بی نهایت بودن آرزوی انسان استدلال شده است. این مسأله ی بی نهایت بودن آرزوی انسان مسأله ای قابل توجه است و مورد توجه هم بوده است.


[1] . انشقاق/6.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است