مباحث «قضایا» مقدمه ای است برای مبحث «قیاس» همچنانكه مباحث «كلّیات
خمس» مقدمه ای بود برای مبحث «معرّف» .
ما در درس دوم گفتیم كه موضوع منطق «معرّف و حجّت» است. بعدا خواهیم
گفت كه عمده ترین حجتها قیاس است. پس همه ی مباحث منطق در اطراف معرف و
قیاس دور می زند.
در یكی از درسها گفتیم كه مسأله ی تعریفات به طوری كه بتوان اشیاء را تعریف تامّ
و تمام كرد و به اصطلاح «حدّ تامّ» اشیاء را كشف كرد، از نظر فلاسفه امری دشوار و در
برخی موارد ناممكن است و لهذا منطقیّین چندان توجهی به باب «معرّف» ندارند.
علیهذا با توجه به این كه موضوع منطق «معرّف و حجّت» است و با توجه به این كه
مباحث «معرّف» كوتاه و ناچیز است و با توجه به این كه عمده ی حجتها «قیاس» است
معلوم می شود كه محور منطق «قیاس» است.