مقدمه ی دوم این است كه آنچه در ذهن وجود پیدا می كند یك چیز است نه دو
چیز؛ یعنی وقتی كه ما تصوری از یك شی ء خارجی در ذهن داریم این تصور ما
یك چیز است نه دو چیز. این جور نیست كه تصوری داریم و متصوری، كه تصور ما
در ذهن یك چیز است و تصور شده ی ما چیز دیگر است؛ بلكه به همان تصور، متصور
می گوییم. وقتی كه ما به یك شی ء علم پیدا می كنیم این جور نیست كه در ذهن ما دو
چیز وجود پیدا می كند یكی علم و یكی معلوم؛ نه، یك چیز است.