در باب «هستی و نیستی» اولین مسأله ای كه مطرح می شود «بداهت» است.
این مطلب در منطق مطرح بوده است كه هر تصوری از یكی از دو حال خارج
نیست: یا بدیهی است، یعنی بی نیاز از شرح و توضیح است و قهرا در شرح و توضیح
خودش بی نیاز از دلیل است، و یا نظری است یعنی نیازمند به توضیح است. و قهرا
این سؤال راجع به مفهوم وجود به عنوان یك تصور برای ما مطرح است كه آیا مفهوم
وجود و هستی یك مفهوم بدیهی است و یا یك مفهوم نظری است؟ یعنی آیا بی نیاز
از توضیح است یا نیازمند به توضیح است؟
در بین حكما و فلاسفه، از بو علی به این طرف كه بحث كرده اند اتفاق نظر است
كه مفهوم وجود، بدیهی و بی نیاز از تعریف است. یك وقتی هم ما تحقیق كردیم
دیدیم كه این مسأله از مسائلی بوده است كه در فلسفه ی ارسطو نیز مطرح بوده است؛
یعنی از این مسائل وجود گویا دو مسأله است كه در فلسفه ی ارسطو نیز مطرح بوده
است؛ یكی همین مسأله ی «بداهت وجود» است و دیگر مسأله ی «اشتراك معنوی
وجود» ، غیر از اینها مسأله ی دیگری در فلسفه ی ارسطو نبوده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 32