این آقایان به حساب خودشان در مابه الامتیاز انسان از حیوان یك حرف جدید پیدا كرده اند. حرف
جدید این است كه می گویند انسان حیوان ابزارساز است؛ یعنی آنچه كه انسان را از حیوانها جدا
می كند یعنی مایه ی اصلی- اسم نمی برند بگویند فصل ممیّز- و همان كه در واقع می شود آن را فصل
ممیّز انسان نامید ابزارسازی انسان است، انسان موجودی است ابزارساز. البته این جمله را خود
ماركس هم از بنیامین فرانكلین- كه ظاهراً همان رئیس جمهور معروف آمریكاست- نقل می كند و
دنبال حرف او را می گیرد. اینها وقتی می خواهند انسان را تعریف كنند می گویند به جای اینكه
بگوییم انسان حیوانی است عاقل، انسان حیوانی است ناطق، می گوییم انسان حیوانی است
ابزارساز. می دانید ابزارسازی همان قدرت فنی انسان است. اینجا حرف خیلی اساسی است. فن
همین است كه می تواند طبیعت را شكل و صورت بدهد، به نحو دلخواه خود طبیعت را بسازد.
تولید هم آخرش برمی گردد به عمل روی طبیعت و طبیعت را مطابق دلخواه خود درآوردن. پس
این، حرف تازه ای شد كه انسان حیوانی است ابزارساز، حیوانی است فنّان، حیوانی است كه قدرت
فنی و قدرت ابزارسازی دارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 554
ما فعلاً به سایر حرفهایی كه در این زمینه می شود زد كار نداریم، به همین یكی می پردازیم.