آیه ی دیگری كه به آن استناد شده است آیه ی سوره ی زخرف است. در سوره ی زخرف آیه ای هست كه
محل كلام و سخن است یعنی خیلی قابل دقت و توجه است. قبل از این آیه آیاتی است كه راجع به
رسالت و نبوت است. ظاهراً این آیات است:
لَوْ لا نُزِّلَ هذَا اَلْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ اَلْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ [1]. گفتند كه چرا قرآن كه یك نعمت معنوی و یك رحمت معنوی است به یكی از این دو شخصیت
بزرگِ این دو مركز یعنی مكه و طائف نازل نشد، یعنی به ولید بن مغیره ی مخزومی كه ثروتمند قریش
بود در مكه، و عروة بن مسعود ثقفی كه متشخص ثقفی ها بود در طائف. قرآن می گوید كه
أَ هُمْ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 781
یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ [2]آیا آنها مقسّم رحمت خدا هستند كه خدا باید تابع اختیار و انتخاب اینها باشد كه نبوت را به این بدهد و به آن ندهد، چرا به این می دهد و چرا به آن نمی دهد؟ خدا خودش
بر طبق مشیت بالغه و حكمت بالغه ی خود رحمت خودش را تقسیم می كند. در یك آیه ی دیگر
می فرماید:
اَللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ [3]خدا خودش داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار بدهد.
بعد، از مسئله ی این رحمت معنوی كه رسالت است وارد نعمتهای مادی دنیوی می شود.
می فرماید:
نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا [4]معیشت مردم را در این زندگی دنیا ما میان آنها قسمت كرده ایم. مقصود از معیشت در اینجا چیست؟ آیا مقصود آن امكانات طبیعی است كه
هركسی دارد برای كسب زندگی و معاش؟ یا مقصود خود معاش است؟ به عبارت دیگر آیا مقصود
آن چیزهایی است كه خداوند به نحو تكوین به انسانها داده است در معیشت، یا چیزهایی است كه
انسان به نحو تكوین حیازت نمی كند بلكه به نحو اختیار و به نحو تشریع و در پرتو قانون یا با
پایمال كردن قانون به دست می آورد؟ . . .
[5]چون مال و ثروت رابطه ی اعتباری و تشریعی با انسان پیدا می كند.
در بعضی آیاتِ قرآن كلمه ی «معایش» یعنی موجبات تعیّش انسان، یعنی آن مقدمات تعیّش
انسان. آیه ای است در سوره ی اعراف كه می فرماید:
وَ لَقَدْ مَكَّنّاكُمْ فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِیها مَعایِشَ [6]ما شما را در زمین مستقر كردیم، متمكّن كردیم، یعنی شما را به گونه ای خلق كرده ایم كه مسلط بر
زمین هستید و متمكّن در اینكه در زمین تصرف و بهره برداری كنید، و برای شما در زمین معایشی
(معیشتهایی) قرار داده ایم. معلوم است كه مقصود از این معیشتها این نیست كه مثلاً یك غذای
آماده ای آنجا قرار داده ایم یا پولی در آنجا هست، بلكه مقصود این است كه ما در زمین
استعدادهایی قرار داده ایم كه وسیله ی تعیّش شماست، مثل اینكه به زمین امكان زراعت، امكان
محصول زراعی دادن [داده ایم، ] در زمین یك سلسله معادن خلق كرده و آفریده ایم، در زمین
امكان اینكه شما از این مواد زمینی برای خودتان مساكن بسازید قرار داده ایم، در داخل این زمین
آبهایی قرار داده ایم كه شما می توانید با ناخن زدن به این زمین این آبها را برای خودتان جاری
كنید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 782
[5] [افتادگی از نوار است. ]