در قرآن آیات زیادی هست (13 آیه را یادداشت كرده ام) كه تكیه روی رضوان الهی و رضای حق
كرده است. و در بعضی آیات كه نعمتهای بهشتی و نعمتهای مادی در آخرت را ذكر می كند در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 866
كنارش می گوید:
وَ رِضْوانٌ مِنَ اَللّهِ أَكْبَرُ [1]. این است كه تنوین
رِضْوانٌ تنوین تقلیل است: و كمی از رضوان الهی بزرگتر از همه ی اینهاست. سوره ی توبه، آیه ی 20 و 21:
اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اَللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اَللّهِ وَ
أُولئِكَ هُمُ اَلْفائِزُونَ. آیه ی قبلش این است كه شما خیال كرده اید این تشریفاتی كه مثلاً ساقی الحجاج باشید و بگویید
كه ما حاجیها را سیراب می كنیم (منصبهایی كه در جاهلیت بوده) یا گفتید كه ما چنان مردمان
بافضیلتی هستیم كه مسجد الحرام را ساختیم، اینها هم پایه ی ایمان به خدا و جهاد در راه خداست؟ بعد
می فرماید: آنان كه ایمان آوردند و در راه خدا با مال و جانشان هجرت كردند و جهاد كردند
درجه شان خیلی عظیم تر و بالاتر است و تنها اینها هستند رستگاران.
یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ
رِضْوانٍ پروردگارشان به آنها بشارت می دهد به رحمتی از ناحیه ی خود و به رضوان و خشنودی
خود.
وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فِیها نَعِیمٌ مُقِیمٌ و بهشتهایی كه در آن بهشتها نعیم است، نعمتهاست كه در آنجا مقیم
هستند.
اما در آیه ی 72 سوره ی توبه بعد از آنكه در آیه ی قبلش (آن آیه ی معروف) می فرماید:
وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ
یُقِیمُونَ اَلصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّكاةَ وَ یُطِیعُونَ اَللّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اَللّهُ إِنَّ اَللّهَ
عَزِیزٌ حَكِیمٌ [2]. و بعد می فرماید:
وَعَدَ اَللّهُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهارُخدا به اهل ایمان،
مردان و زنان مؤمن، وعده می دهد بهشتهایی كه از پای آن بهشتها نهرها جاری می شود
خالِدِینَ فِیها
در آنجا جاویدند
وَ مَساكِنَ طَیِّبَةًو مسكنهای پاكیزه ای در جنات عدْن (چون بهشتها مراتب و
درجات دارد) ، بعد از همه ی اینها می فرماید:
وَ رِضْوانٌ مِنَ اَللّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ [3]و رضوانی از خدا، بزرگتر است و آن است آن فوز عظیم.
ظاهراً
ذلِكَ تنها به رضوان برمی گردد و اینكه
ذلِكَ (آن) گفته یعنی این خیلی مقام شامخی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 867
دارد. وقتی بگویند «این» كأنه دم دست است. وقتی بگویند «آن» یعنی شما كجا كه بخواهید آن را
ببینید!
و در سوره ی توبه آیه ی 109 هم هست. پس توبه، 21، 72 و 109، آل عمران آیه ی 15، سوره ی
حدید آیه ی 20، سوره ی ممتحنه آیه ی 1، منتها بعضی آیات به تعبیر مَرْضات دارد كه همان معنی رضوان
را می دهد. سوره ی فتح (سوره ی
إِنّا فَتَحْنا) آیه ی 29 كه همان آیه ی معروف است:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللّهِ وَ اَلَّذِینَ
مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی اَلْكُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اَللّهِ وَ رِضْواناً. حشر آیه ی 8،
مائده آیه ی 16، سوره ی والفجر آیات آخر:
یا أَیَّتُهَا اَلنَّفْسُ اَلْمُطْمَئِنَّةُ. `اِرْجِعِی إِلی رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً. `فَادْخُلِی فِی عِبادِی. `وَ اُدْخُلِی جَنَّتِی. بقره آیه ی 207 و 265 و نساء آیه ی 114. سوره ی
لَمْ یَكُنِ اَلَّذِینَ كَفَرُواكه
سوره ی كوچكی است آیه ی
رَضِیَ اَللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ. سوره ی انفال آیه ی 7 و 8 اینچنین می فرماید:
وَ إِذْ یَعِدُكُمُ اَللّهُ إِحْدَی اَلطّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ اَلشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ
یُرِیدُ اَللّهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ اَلْكافِرِینَ. `لِیُحِقَّ اَلْحَقَّ وَ یُبْطِلَ اَلْباطِلَ وَ لَوْ
كَرِهَ اَلْمُجْرِمُونَ. این آیه ناظر به قضیه ی بدر است كه كاروان قریش از شام می آمد، از كنار مدینه عبور می كرد و
به مكه می رفت و قریش چون خطر را احساس می كردند كه مسلمین ممكن است جلو كاروانشان
را بگیرند لشكری حدوداً هزارنفری از مكه حركت دادند برای اینكه نگذارند چنین [حادثه ای رخ
بدهد. ] پیغمبر اكرم به مسلمین فرموده بود یكی از این دو تا نصیب شما خواهد شد: یا كاروان یا
لشكر. قرآن می گوید: آنگاه كه خدا به شما وعده می دهد (علی الظاهر مقصود وعده ی خود پیغمبر
است) كه یكی از این دو طایفه از آن شما خواهد بود- كه در واقع این است كه یا با آن لشكر
می جنگید ولی پیروز می شوید و یا این قافله یكسره نصیب شما می شود و جنگی رخ نمی دهد-
وَ
تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ اَلشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ اما شما دلتان می خواست كه كاروان نصیب شما بشود نه آن
سپاه و لشكر. اینجاست كه قرآن اینها را مورد ملامت قرار می دهد [كه ] این خواسته ی شما خلاف
خواسته ی خداست. خواسته ی خدا این است كه حق پابرجا باشد، در حالی كه خواسته ی شما منفعت
است.
وَ یُرِیدُ اَللّهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِكَلِماتِهِ. . . خدا می خواهد حق را با سخنان خودش (یا با امر خودش)
تثبیت كند، خدا می خواهد كه دنباله ی كافران بریده شود
لِیُحِقَّ اَلْحَقَّ وَ یُبْطِلَ اَلْباطِلَ. . . برای اینكه حق را
پابرجا كند و باطل را از میان ببرد ولو مجرمان این را دوست نداشته باشند.
اینجا قرآن وقتی كه پیروانش را می بیند كه تحت تأثیر یك انگیزه ی مادی هستند و آنگاه كه به
آنها گفته می شود كه شما با یكی از این دو گروه مصادف خواهید شد، اینها در دلشان آرزو می كنند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 868
كه با كاروان مصادف بشوند كه اولاً جنگ و خونریزی در كار نیست و ثانیاً غنائم زیادتری
گیرشان می آید، اما مصادف شدن با آن گروه دیگر همراه با جنگ و خونریزی زیادی است، به
حسب ظاهر هم اینها نباید امید پیروزی داشته باشند و چون پیغمبر گفته بود پیروز می شوید امید
پیروزی داشتند، و بعلاوه غنائمش هم نسبت به حالت اول ناچیز خواهد بود، آنوقت قرآن اینها را
مورد ملامت قرار می دهد كه شما نباید این گونه باشید، شما باید مردمی باشید كه در فكر ایمان
خودتان باشید كه این ایمان را بسط بدهید، در فكر این باشید كه كلمه ی كفر را از میان ببرید نه در
فكر این باشید كه از كدام راه برویم منافعمان بیشتر است و از كدام راه برویم منافعمان كمتر است.