سوره ی طه، آیات 69 تا تقریباً 76. قبلش مفصّل است، تا می رسد به اینكه:
وَ أَلْقِ ما فِی یَمِینِكَ تَلْقَفْ
ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَیْدُ ساحِرٍ وَ لا یُفْلِحُ اَلسّاحِرُ حَیْثُ أَتی [1]. به موسی گفتیم آن كه در دستت هست یعنی عصا را بینداز، همه ی اینها را می بلعد، ساحر هرگز رستگار نمی شود.
فَأُلْقِیَ اَلسَّحَرَةُ سُجَّداًآنها
افتاده شدند در حالی كه ساجد بودند. قرآن تعبیر نمی كند كه اینها خودشان را انداختند، كأنه اصلاً
این جریان اینها را به زمین انداخت و به زانو درآورد.
قالُوا آمَنّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسی [2]. باز:
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِیرُكُمُ اَلَّذِی عَلَّمَكُمُ اَلسِّحْرَ. اینجا فرعون یك جمله ی دیگر هم گفته است؛ گفته
اصلاً معلوم می شود جادوگر بزرگ این است، این استاد بزرگ شما بوده و شما با همدیگر تبانی
كرده اید. من نمی دانستم شما شاگرد این هستید كه بعد می روید با همدیگر می سازید.
فَلَأُقَطِّعَنَّ
أَیْدِیَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِی جُذُوعِ اَلنَّخْلِ دست و پایتان را در جهت مخالف می بُرم و
شما را در آن تنه های درخت خرما به دار خواهم كشید.
وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقی [3]. آنوقت خواهید دید كه چه كسی بدتر رنج می كشد.
قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلی ما جاءَنا مِنَ اَلْبَیِّناتِ حالا كه آیات
و بیّنات الهی برای ما آشكار شده ما هرگز تو را بر آنها ترجیح نمی دهیم. تو با همه ی قدرت و ثروت
و نعمتهایت در یك طرف و حقیقت در یك طرف دیگر قرار گرفته، ما هرگز تو را بر حقیقت مقدّم
نمی داریم.
اینجا قرآن دارد یك منظره ی انسانی عجیبی را مجسم می كند، یعنی درست قیام علیه منافع
خود.
فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ هر كاری از تو ساخته است و می خواهی بكنی بكن؛ حكم بكن هر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 887
حكمی كه دلت می خواهد.
إِنَّما تَقْضِی هذِهِ اَلْحَیاةَ اَلدُّنْیا [4]حداكثر این است كه این زندگی دنیا را از ما می گیری. بسیار خوب بگیر، از این بالاتر كه دیگر نمی توانی [كاری انجام بدهی. ] روح ما را كه از
ما نمی توانی بگیری.
إِنّا آمَنّا بِرَبِّنا لِیَغْفِرَ لَنا خَطایانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَیْهِ مِنَ اَلسِّحْرِما به پروردگار خود
ایمان آوردیم تا از گذشته های ما بگذرد. از جمله گذشته های زشتِ كثیف ما همین كارهای
جادوگری بود كه تو ما را وادار می كردی؛ یك عمر جادوگری كردیم، این كارهای چرند و زشت را
كردیم، حالا می خواهیم به سوی پروردگارمان برویم كه از گناهانمان و از آن جمله این جادوگریها
كه به امر تو كردیم بگذرد.
وَ اَللّهُ خَیْرٌ وَ أَبْقی [5]. `إِنَّهُ مَنْ یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی . `وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ اَلصّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ اَلدَّرَجاتُ اَلْعُلی [6]. هركسی مجرم باشد، در جهنمی [خواهد بود] كه در آنجا نه مردگی دارد و نه زندگی، چنین حالی، و هر كسی كه خدا را در
حال ایمان وارد بشود، ایمان داشته باشد و عملش هم صالح باشد، برای اینها درجات بلندی در نزد
پروردگارشان هست.
جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكّی [7]. بهشتهایی كه در آنجا نهرها جاری می شود كه برای همیشه خواهند بود (معلوم می شود تبلیغات
موسی قبلاً زمینه را كاملاً آماده كرده بوده) و این است پاداش كسی كه خودش را پاك كند.
بنابراین در این منظره هم كه قرآن از داستان حضرت موسی و سحره نقل كرده، هیچ امر مادی
و مطمع مادی سحره را از قطب فرعون به قطب موسی نیاورد. موسی توانست از آن قطب به این
قطب بكشاند، با چه قدرتی؟ با قدرت روحی و معنوی، یعنی با قدرت روحی انسانی، یعنی روی
مسائلی انسانی تكیه كند و آنها را از آن قطب جدا كند و به قطب خودش بكشاند.