این كتاب
[1]كه آقای عدالتی راهنمایی كردند برای دین چهار معنا ذكر كرده، چه از لغت و چه از آیات قرآن. مدعی است كه لغت «دین» در چهار مورد به كار برده شده. یكی به معنای تسلط،
چیرگی، فرمانروایی، فرمان، دستور و امثال اینها. می گوید در زبان عرب وقتی می گویند: «دانَ
النّاسَ» یعنی بر مردم تسلط پیدا كرد. البته خود صیغه ی «دین» را در هیچ جا ذكر نكرده اند، مشتقاتی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 959
را كه با دین مشترك است ذكر كرده اند.
معنی دوم درست نقطه ی مقابل آن است: اطاعت، تذلّل، بندگی، خضوع. در واقع صیغه ی «دانَ
یَدینُ» هم متعدی استعمال شده هم لازم. آنجا كه متعدی استعمال شده- كه هم فاعل دارد هم
مفعول- به معنای این است كه فرمانروایی كرد، تسلط پیدا كرد. آنجا كه «لازم» استعمال می شود
معنی عكسش را پیدا می كند، یعنی اطاعت كرد، تذلّل كرد، فرمان را پذیرفت. برای این جهت هم
شواهدی آورده اند، از جمله آن حدیث معروف كه پیغمبر اكرم فرمود: اُریدُ مِنْ قُرَیْشٍ كَلِمَةً تَدینُ بِهَا
الْعَرَبُ من از قریش (قبیله ی خودم) سخنی را می خواهم یعنی اقرار و اعترافی را و عقیده ای را
می خواهم (مقصود توحید است:
لا إِلهَ إِلاَّ اَللّهُ ) كه اگر در مقابل این كلمه خضوع كنند این كلمه
كلمه ای است كه تمام عرب در مقابل آن خاضع خواهد شد.
معنی سوم، می گویند كه عبارت است از شرع و قانون. اصلاً خود قانون. شرع هم یعنی شریعت،
و شریعت یا شرع به معنای همان قانون است. تشریع یعنی تقنین. وقتی ما می گوییم شریعت یعنی
مجموعه ی قوانین. پس یكی از معانی دین این است كه در مورد مجموع قوانین یك مكتب استعمال
می شود؛ چنانكه قرآن می فرماید:
اَلْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ [2]دین شما را برای شما كامل كردم، یعنی مجموع دستورهایی كه باید برای شما بیان كنم اینها را به حد كمال رساندم. كما اینكه معمولاً وقتی
ما می گوییم «دین اسلام» مقصودمان مجموع مسائل و معارف و دستورهایی است كه در اسلام
هست. می گوییم این جزو دین است، آن جزو دین نیست.
معنی چهارم، می گوید دین به معنی قضاوت، حساب، مكافات، مجازات. البته اینها یك معنی
نیست. بهتر است به جای همه ی اینها همان مجازات را بیاوریم، به معنی جزا. مثل اینكه اگر كسی كار
خلافی بكند بعد بخواهند مجازاتش كنند آن عمل مجازات در زبان عربی «دین» گفته می شود. به
خداوند هم اگر دیّان گفته می شود: یا دَیّان یعنی ای كسی كه مجازات هر كسی را متناسب با خود او
می دهی.
ایشان (نویسنده ی كتاب) این چهار معنا را از لغت انتخاب كرده. خودش هم اقرار دارد كه معانی
دین از نظر موارد استعمال منحصر به اینها نیست ولی در این چهار مورد كلمه ی «دین» در لغت
استعمال شده است.
[1] [كتابی از ابوالعلاء مودودی. ]