نقش روحانیت در نهضت مشروطیت البته به اندازه نقش آن در انقلاب اسلامی
امروز ایران نیست ولی نقش غیر قابل انكاری دارد.
اما نقش روحانیت در انقلاب عراق. عراق را انگلیس ها بعد از جنگ بین المللی
اول رسما احتلال و اشغال كرده بودند. عراق را چه كسی از چنگال انگلیس ها نجات
داد؟ روحانیت شیعه، روحانیت نجف به رهبری مرحوم آیت اللّه میرزا محمد تقی
شیرازی، مردی كه در زهد و تقوا در حالتی بود كه احدی نمی توانست احتمال بدهد
كه از این آدم یك رهبر انقلابی به وجود می آید. همین طوری كه آن مرد نوشته بود
كه در بطن جامعه ایران كسی پیش بینی نمی كرد چنین نیرویی نهفته است، احدی
پیش بینی نمی كرد كه آقا میرزا محمدتقی شیرازی در موقع خودش تبدیل می شود به
چنان رهبر انقلابی و چنان فرمانی می دهد و با انگلیس ها آنچنان می جنگد كه
بالاخره آنها را از عراق بیرون می كند. مرحوم آیت اللّه آقا سید محمدتقی خوانساری
از مراجع قم كه بیست و چند سال پیش فوت كردند و ما افتخار شاگردی ایشان را
هم داریم از كسانی بود كه در انقلاب عراق و آن جنگ شركت داشت و مدتها اسیر
شده بود. ایشان و عده دیگری را به هند برده بودند و مدتها در هند در زندان اسیر
بودند و بعد آزاد شدند. مرحوم آیت اللّه آقا سید ابوالقاسم كاشانی از كسانی است كه
در جوانی در همان جنگ شركت كرده بود، او هم مدتها اسیر و در زندان انگلیس ها
بوده، و عده خیلی زیاد دیگر.
شما شبیه نهضت تنباكو را در میان روحانیینِ هیچ مذهبی پیدا نمی كنید، نه
مسیحی نه یهودی نه زردشتی نه بودایی نه مذهب دیگری و نه مسلمانان اهل تسنن.
در شیعه است كه این نهضتها واقع شده.
كتابی است از یك نفر آمریكایی كه مسلمان شده به نام حامد الگار و به فارسی
ترجمه شده به نام
نقش روحانیت پیشرو در نهضت مشروطیت ایران. كتاب خواندنی و
جالبی است. من همه این كتاب را خوانده ام. اگرچه موضوع این كتاب نقش
روحانیت در مشروطیت ایران است ولی تاریخ را از اول قاجاریه شروع كرده و
چقدر این مرد كتاب مطالعه كرده! او، هم مسلمان است و هم شیعه و در ایامی كه ما
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 265
در پاریس بودیم صحبت بود كه قرار است به زیارت آقا بیاید، بعد شنیدم آمده و
مایل است به ایران بیاید و چه خوب است كه زمینه مسافرت این آدم را به ایران
فراهم كنند، دعوتش كنند كه به ایران بیاید. زبان فارسی را هم یاد گرفته. آن كتاب را
كه آدم می خواند می بیند كه در طول حدود 250 سال دوره قاجاریه علمای شیعه
همیشه با سلاطین درگیر بوده اند و نهضتهای ضد سلاطین را اینها رهبری
می كرده اند. كتابش البته نقطه ضعف های كوچكی هم دارد كه ناشی از این است كه
بالاخره هرچه باشد یك آدم بیگانه است و به محیط ایران خیلی وارد نبوده. ولی در
مجموع چون بی طرفانه و بی غرضانه نوشته است آدم احساس می كند كه چطور
روحانیت شیعه همیشه در كنار مردم بوده و به سود مردم قیام و حركت می كرده
است و این تهمتهایی كه به روحانیت شیعه می زنند صرفا تهمت است و هیچ حقیقت
ندارد.
در همین نهضت ملی ایران هم كه خودمان دیدیم، روحانیت، مرحوم آیت اللّه
خوانساری و مرحوم آیت اللّه كاشانی نقش عظیم داشتند، فدائیان اسلام نقش زیاد
داشتند. اصلا ابتدای این نهضت را اینها راه انداختند. اگر تلاش اینها نبود محال بود
كه نفت ایران ملی شود، یعنی اینها این نهضت را در میان همه قشرها و طبقات نفوذ
دادند.
در نهضتی كه از 15 خرداد به این طرف شد، روحانیت تنها نیرویی بود كه پیش
افتاده بود و پیشتاز بود و به گونه ای وارد عمل شد كه فساد را از ریشه كند. دیگر
مسئله این نبود كه نفت را مثلا خارجیها می برند، دست خودمان باشد، یا ما
می خواهیم امتیاز تنباكو لغو شود، بلكه دست انداخت روی آن ریشه اصلی: استبداد
داخلی، استعمار خارجی. یك درخت 2500 ساله را كه احدی خیال نمی كرد بكَند،
كَند و دور انداخت، یك امر باورنكردنی برای دنیا.
آنچه گفتیم مربوط به گذشته این انقلاب و رابطه روحانیت با گذشته انقلاب
بود.
برای ما كافی نیست كه پیوسته بیاییم درباره روحانیت و گذشته انقلاب بحث
كنیم و خودمان را سرگرم كنیم كه روحانیت چنین نقشی در گذشته داشته است.
گذشته گذشت. فكر برای آینده باید كرد. در آینده، این انقلاب نیاز زیادی به
روحانیت دارد به شرط آن كه روحانیت وظایف خودش را در آینده ی انقلاب خوب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 266
درك كند. كارش را باید ده برابر كند، تحقیق علمی اش را باید ده برابر كند، تبلیغش
را باید ده برابر كند. رابطه اش را با مردم، در جمع مردم آمدن، به میان مردم رفتن،
درد مردم را از نزدیك لمس كردن و احساس كردن، اینها را باید چندین برابر كند.