حرفی كه در زمان ما مطرح شده است بیشتر درباره ی شفاعت خواهی است. البته
ریشه ی این حرف در پنج شش قرن پیش است یعنی از ابن تیمیّه ی حنبلیِ معروف است
كه در دمشق بود و افكار خاصی داشت. او معتقد شد كه شفاعت خواهی از هر
شفیعی ولو پیغمبر به طور كلی شرك در عبادت است و جایز نیست، كه بعد همین
فكر به وسیله ی محمد بن عبدالوهّاب بیشتر تأیید شد و بعد به شكل یك مذهب درآمد
كه همین مذهب وهّابیهاست. [بطلان ] این [فكر] هم خیلی روشن است.
شفاعت خواهی، تا به چه شكل شفاعت خواهی باشد، چه جور شفاعتی را بخواهی.
وقتی كه خود قرآن یك نوع شفاعت را نفی كرده و نوع دیگر را اثبات كرده [و]
شفاعت به اذن خدا را اثبات كرده است، پس اگر ما از شفیع، شفاعت به اذن
پروردگار را بخواهیم این هرگز شرك نیست و ربطی به شرك ندارد. در خود قرآن
این مطلب آمده. قرآن می فرماید: «
وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَموا اَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ
اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً» [1] اینها آنوقت كه گناهی مرتكب می شوند و
پشیمان می شوند و در حال توبه قرار می گیرند اگر بیایند نزد تو و در حضور تو
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 621
استغفار كنند، از خداوند طلب مغفرت كنند و تو هم برای آنها طلب مغفرت كنی، خدا
را توبه پذیر و مهربان می یابند. این «
جاؤُكَ . . .
وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ» یعنی چه؟
می توانست بگوید: «وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَموا اَنْفُسَهُمْ اِسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً» .
چرا این مسئله كه بیایند نزد پیغمبر و پیغمبر هم برای آنها استغفار كند [مطرح شده
است؟ ] . این خودش استشفاع است، استشفاعِ مغفرتی هم هست، چون بدون اجازه ی
خدا نیست، خدا به پیغمبر اجازه داده است كه مردم بیایند پیش او و او هم از خدا
مغفرت بخواهد. این همان «
مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلّا بِإذْنِه» است، و به این معنا حتی
به ما هم اجازه داده. آیا جایز است ما خودمان به یكدیگر كه می رسیم التماس دعا
كنیم، بگوییم آقا خواهش می كنم درباره ی ما دعا كنید؟ وقتی ما از دیگری خواهش
دعا می كنیم این معنایش این است كه او را واسطه قرار داده ایم، ولی چگونه؟ واسطه
قرار داده ایم كه او هم مانند ما مثل یك عبد و بنده، خدا را بخواند، او هم برای ما خیر
ما را از خدا بخواهد. بدیهی است كه این، واسطه قرار دادن است. اما این جور واسطه
قرار دادن شرك نیست. . .
[2]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 622
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 623
[2] . [چند دقیقه ای از پایان این جلسه روی نوار ضبط نشده است. ]