در
کتابخانه
بازدید : 2848132تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Collapse تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وَ تُعَزِّروهُ» و خدا را نصرت و یاری كنید. این از آن مهمترین و زیباترین تعبیرات قرآن است، و در اهمیت دادن به بشر است: ای بشر به یاری خدایت برخیز. خیلی در آن استعطاف و اظهار مهربانی است، و خیلی هم مقام است برای بشر. كأنّه (البته این تعبیر رسا نیست) : «ای بشر بیا تا جهان را باهم بسازیم» . برای اینكه به یاری خدای خودتان برخیزید. البته این در معنا و در واقع برمی گردد به یاری خود انسان، آدم خودش را یاری می كند، جهان را هم كه می سازد برای خودش می سازد نه برای خدا، ولی تعبیر چنین تعبیری است یعنی اینقدر در آن اشفاق و استعطاف خوابیده است كه حد ندارد.
این را ما مكرر گفته ایم كه فرق بین خدا به نحوی كه انبیا برای بشر معرفی می كنند و خدا آن گونه كه فیلسوفان معرفی می كنند (فیلسوفانی كه متأثر از اسلام نیستند مثل فیلسوفان قدیم یونان) این است كه خدایی كه یك فیلسوف مثل ارسطو یا افلاطون معرفی می كند موجودی است كه رابطه اش با عالَم فقط این است كه عالم را خلق كرده و صانع عالم است، اما خدا آن گونه كه انبیا به بشر معرفی می كنند خیلی به انسان نزدیك است و در حال داد و ستد با انسان است: این را بده و آن را بگیر، به من مهر بورز به تو مهر می ورزم، مرا دوست داشته باش من تو را دوست دارم، ما و تو با همدیگر یكی هستیم. كأنّه خویشاوندی را به خویشاوندی معرفی می كند. «برای اینكه به خدای خودتان و پیامبرش ایمان بیاورید و برای اینكه به یاری خدای خودتان برخیزید» .
بعضی گفته اند «وَ تُعَزِّروهُ» به پیغمبر برمی گردد، ولی مفسرین جواب داده اند به قرینه ی «تُسَبِّحوهُ» نمی تواند به پیغمبر برگردد. «وَ تُعَزِّروهُ» به یاری خدای خودتان برخیزید.
این تعبیر در آیات دیگر قرآن هم هست: «اِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْكُمْ» [1] اگر خدای خودتان را یاری كنید او هم شما را یاری می كند. یا در جای دیگر می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً» [2](خیلی عجیب است! خدا آمده از ما قرض الحسنه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 705
می خواهد) كیست كه به خدا قرض الحسنه بدهد؟ همان قرض الحسنه ای كه ما به مردم می دهیم خدا دست خودش را آورده جلو: بندگان من! من هم از شما قرض الحسنه می خواهم، به من قرض الحسنه بدهید، یعنی به مردم كه قرض الحسنه می دهید به من هم قرض الحسنه بدهید.
«وَ تُوَقِّروهُ» و برای اینكه عظمت او را در روح خودتان درك كنید، [برای اینكه ] تعظیم كنید او را، یعنی عظمت او را درك و فهم كنید. «تُعَزِّروهُ» آن یاریِ عملی است، كاری كه باید در عمل بكنید اسمش یاری خداوند است، «تُوَقِّروهُ» یعنی جلال و عظمت او را دریابید و درك كنید.
«وَ تُسَبِّحوهُ» دركتان برسد به آنجا كه بفهمید هر چه كه درك می كنید باز او را آنچنان كه بایست درك نمی كنید، باز او منزه است از آنچه كه شما درك می كنید، یعنی برتر و والاتر است.
در آیات اول سوره ی «مدّثّر» این طور می خوانیم: «یا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ. قُمْ فَأَنْذِرْ» . این «فَأَنْذِرْ» همین «بَشیراً وَ نَذیراً» در اینجاست. «وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ» پروردگار خودت را تكبیر بگو و تعظیم كن؛ این همان «تُوَقِّروهُ» در اینجاست؛ یعنی كبریائی و عظمت و جلال او را به مردم بشناسان و بنمایان. آنگاه «وَ تُسَبِّحوهُ» . همیشه معرفت انسان [از خدا] آن وقت معرفت است كه شناختِ مقرون به تسبیح و تنزیه باشد یعنی مقرون به اظهار عجز باشد، كه خدایا من تو را هر چه كه بشناسم آخرش آن شناختن باز لایق من است، حد من است نه آنچنان كه تو هستی؛ چنان كه پیغمبر اكرم فرمود: «لا اُحْصی ثَناءً عَلَیْكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِك» [3] خدایا من نمی توانم ستایش تو را به پایان برسانم، آنچنان تو را ستایش كنم كه تو شایسته ی آن هستی، تو آنچنانی كه خود خود را می شناسی، تو آنچنانی كه خود خود را ثنا می گویی.
«وَ تُسَبِّحوهُ بُكْرَةً وَ اَصیلاً» هر بامدادان و هر شامگاهان او را تسبیح كنید، كه همین نماز است. نماز ما تسبیح و تكبیر صبحگاهان و شامگاهان است. دومرتبه آیه وارد همان داستان حدیبیه و بیعت الرضوان می شود و در واقع دنباله ی «اِنّا اَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً» است، یعنی در این آیه (اِنَّ الَّذینَ یُبایِعونَكَ اِنَّما یُبایِعونَ اللّهَ) در واقع توصیف پیغمبر است نه توصیف مؤمنین. آیه ای كه بعد خواهیم خواند: «اِذْ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 706
یُبایِعونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» [4] آن مربوط به مؤمنین می شود، این راجع به پیغمبر است.

فرمود: «اِنَّ الَّذینَ یُبایِعونَكَ اِنَّما یُبایِعونَ اللّهَ» [كسانی كه با تو بیعت می كنند] با خدا بیعت می كنند؛ بیعت با تو بیعت با خداست. بالاتر از این، «یَدُ اللّهِ فَوْقَ اَیْدیهِمْ» دست خداست بالای دست آنها؛ یعنی چه؟

[1] . محمد / 7.
[2] . حدید / 11.
[3] . مصباح الشریعة با تصحیح سید جلال الدین محدث، ص 51.
[4] . فتح / 18.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است