بسم اللّه الرحمن الرحیم
فصل 7
فی تضاد الحركات [1]
بحث دیگری اینجا هست كه چندان مهم نیست ولی بعد از آن، یك سلسله بحثهای
مهم خواهد آمد كه باید آنها را با دقت بخوانیم. اگر یادتان باشد در فصل چهارم
بحثی داشتیم در مورد وحدت عددی و وحدت نوعی و وحدت جنسی حركت. در
آنجا گفتیم كه تتمیم این بحث در فصل هفتم است كه تحت عنوان «تضاد حركات»
می آید.
مرحوم آخوند می فرماید: شك ندارد كه بعضی حركات ضد یكدیگرند؛ یعنی
امكان اجتماعِ در آنِ واحد را ندارند. حركاتی كه امكان اجتماع با یكدیگر داشته
باشند ضد نیستند ولی حركاتی كه امكان اجتماع در آنِ واحد را ندارند ضد
یكدیگرند. ما اجمالا می بینیم كه بعضی از حركات محال است در آنِ واحد و در
شی ء واحد با یكدیگر جمع شوند. حركاتی كه با یكدیگر قابلیت اجتماع دارند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 438
حركات مختلف الاجناس اند؛ البته مقصود حركاتی است كه در مقولاتِ
مختلف الاجناس اند، چون خودِ حركت جنس ندارد و داخل در مقولات نیست.
حركت در أین و حركت در وضع و حركت در كم و حركت در كیف، اینها مقولاتشان
با یكدیگر متباین است و هیچ مانعی ندارد كه یك جسم در آنِ واحد همه این
حركات را داشته باشد. یك جسم (مثلا زمین) می تواند در حالی كه حركت وضعی
دارد حركت انتقالی هم داشته باشد و در همان حال، حركت كمّی و حركت كیفی و
حركت جوهری
[2]هم داشته باشد.
پس این مقدار می دانیم كه حركات مختلف الاجناس با یكدیگر تضاد ندارند و
امكان اجتماع دارند. از طرف دیگر می دانیم كه یك سلسله حركات هم هست كه با
یكدیگر تضاد دارند. این حركات را می توانیم بگوییم «حركاتی كه در جنس قریب
با یكدیگر شریكند ولی در عین حال در فصل قریب با یكدیگر اختلاف دارند» كه
البته این تعبیر را نكرده و نمی كنند چون ملاكْ چیز دیگری است كه بعدا عرض
می كنیم.
اجمالا اینكه: تسوّد و تبیّض با یكدیگر ضدند. «تسوّد» یعنی رو به سیاهی
رفتن و «تبیّض» یعنی رو به سفیدی رفتن. محال است جسم واحد در «آن» واحد،
هم رو به سفیدی برود و هم رو به سیاهی، همان طور كه محال است جسم واحد در
«آن» واحد هم رو به این جهت برود و هم رو به آن جهت.
[1] - . اسفار ج 3، ص 200 مرحله 8، فصل 7.
[2] - . اینجا حركت جوهری را عنوان نكرده اند.