اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفازاً. `حَدائِقَ وَ أَعْناباً. `وَ كَواعِبَ أَتْراباً. `وَ كَأْساً دِهاقاً. `لا یَسْمَعُونَ فِیها
لَغْواً وَ لا كِذّاباً. `جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً. `رَبِّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا
اَلرَّحْمنِ لا یَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً. . . [1]
[از آیه
[2]] لِلطّاغینَ مَ- ـابا. لابِثینَ فیها اَحْقابا تا چند آیه بعد، در آن قسمت كه قسمت مردم زیانكار و
شقی بود، از آن مردم تحت عنوان «طاغین» یاد شد. طاغین جمع طاغی است. طاغی یعنی
طغیانگر كه در اینجا مقصود طغیانگر در مقابل ذات حق است: مردمی كه در مقابل خدا و امر خدا
طغیان می كنند و در واقع مردمی كه تابع و مطیع هواهای نفسانی خودشان هستند و امر الهی را كه
راه را به آنها می نمایاند به زمین می زنند؛ طاغیان. در این قسمت كه امروز خواندیم: اِنَّ لِلْمُتَّقینَ
مَفازا. . . كه نقطه مقابل آنهاست و اهل سعادت را بیان می كند، در مقابل طاغین متقین را گذاشته
است و ایندو درست نقطه مقابل یكدیگرند. متقین یعنی متقیان، صاحبان تقوا. مكرر گفته ایم كه ما
كلمه ای نداریم كه در مقابل تقوا و متقین بگذاریم كه عین این معنا را درست بفهماند. معمولاً متقین
را به عنوان پرهیزكاران و تقوا را به عنوان پرهیزكاری ترجمه می كنند كه ترجمه رسایی نیست.
[1] - . نبأ/31 تا آخر سوره.
[2] - . [افتادگی از نوار است. ]