همه شنیده ایم كه ائمه اطهار وقتی به مردم كمك می كردند نهایت درجه كوچكی و تذلّل را مرتكب
می شدند؛ اولا وقتی می خواستند به كسی چیزی بدهند دستشان را پایین می گرفتند تا او بردارد و
می گفتند: «این دست احترام دارد، این دست خداست كه می گیرد، من دستم را بالای دست خدا قرار
نمی دهم» . یا وقتی می خواستند به افراد چیزی بدهند گاهی به شكلی می دادند كه چشم او در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 542
چشمشان نیفتد تا مبادا خجالت بكشد و احساس ذلت كند. یا مثلا در شبهای تاریك در حالی كه
نقاب به چهره می انداختند می رفتند و به خانواده های فقیر و مستمند رسیدگی می كردند به طوری
كه اصلا آنها نمی فهمیدند كه این كمك از ناحیه كیست.
حال در اینجا كمك كردن به یتیم یك مطلب است و حرمت یتیم را حفظ كردن مطلب
دیگری است. قرآن نمی گوید: «شما به یتیمها كمك نمی كنید» بلكه می گوید: «شما حرمت یتیم را
حفظ نمی كنید» كه جنبه روحی قضیه است.
وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ اَلْمِسْكِینِ. در این آیه هم باز نكته جالبی هست. نمی فرماید: «شما
اطعام مساكین نمی كنید» بلكه می فرماید: شما یكدیگر را بر اطعام مساكین تشویق و ترغیب و
تحریض نمی كنید. اطعام مساكین و شكمها را سیر كردن كار فردی است. اینجا می گوید غیر از
اینكه خودت این كار را می كنی، باید با دیگران همكاری كنی و آنها را وادار كنی و مشوّقشان
باشی، تو مشوّق او باشی و او مشوّق تو باشد.