حال قرآن اینجا چه می گوید؟ قرآن قبول دارد كه اگر انسان برای خود كار كند از عقبه عبور نكرده
و باید از عقبه كه همان «
فَكُّ رَقَبَةٍ. `أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ. . . » است عبور كند، ولی قبول ندارد
كه اگر كسی فكّ رقبه كرد یا گرسنه ها را اطعام كرد و دائما دوید و كار كرد، چه ایمان داشته باشد
چه نداشته باشد [به مقصد رسیده است. ] اینجاست كه قرآن می فرماید:
ثُمَّ كانَ مِنَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ
تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ. بعد از همه این حرفها خیال نكن كه اگر خلقی كار كردی دیگر
كار تمام شده. شرطش این است كه ایمان داشته باشی. ایمان فقط وسیله نیست، بلكه هدف است و
بزرگترین هدف است. آن كس كه برای خود كار می كند یك بت را می پرستد، و آن كس هم كه
خدا را نمی شناسد و برای مردم كار می كند بت دیگری را می پرستد، چون او مردم را می پرستد،
هیچ فرقی نمی كند. انسان باید خدا را بپرستد و اگر هم برای مردم كار می كند برای خدا كار كند؛
یعنی راه خدا از میان مردم می گذرد. راه خدا از كنار مردم نمی گذرد. ادیانی نظیر مسیحیت
می گویند: «راه خدا از كنار مردم می گذرد، مردم را رها كن، راه خدا از كنار است» ، عده ای
می گویند: «راه خدا راه مردم است و اصلا مردم خودشان مقصدند نه راه» ، ولی اسلام می گوید: راه
خدا از میان مردم می گذرد. پس مغرور نشو و نگو «من كه فكّ رقبه كرده ام دیگر چه احتیاجی به
ایمان دارم! » . پس اساس، ایمان است.
وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ. پس باید از افرادی باشد كه ایمانشان قرص و محكم
است، اما این هم كافی نیست؛ [همچنین ] باید از افرادی باشد كه با یكدیگر تعاون دارند و مرتب
یكدیگر را به صبر و مقاومت و خویشتنداری و به رحمت و مهربانی وصیت و سفارش می كنند.