امام صادق فرمودند: اگر یك گردو در دست تو باشد و خودت بدانی كه گردوست و همه مردم
بپرسند: «این گوهر را از كجا آورده ای؟ » آیا باید باور كنی كه واقعا گوهر داری؟ ! و اگر یك گوهر
در دست تو باشد و همه مردم بگویند: «این گردو را از كجا خریده ای؟ » آیا تو كم كم باید باور كنی
كه گردو داری؟ !
مردی با گوسفندی كه همراهش بود وارد ده شد. یك عده عیّار با هم تبانی كردند كه این
گوسفند را از دست او در بیاورند. اولی به او رسید و گفت: «این سگ را كجا همراه خودت
می بری؟ » . گفت: «مردك! تو دیوانه ای؟ ! این سگ نیست گوسفند است» . دومی به او رسید و همان
سؤال را پرسید و او هم همان جواب را داد. سومی، چهارمی، پنجمی. . . و او كم كم باورش شد كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 573
همراه خودش سگی را می برد. گردن گوسفند را باز كرد و او را رها كرد. آنها هم گوسفند را بردند و
خوردند.
انسان نباید تحت تأثیر افكار دیگران باشد به گونه ای كه گوسفندش را بگویند سگ است و
سگش را بگویند گوسفند است و او باور كند. جامعه ما الان این طور شده است. این هم یك نوع
آزادی.
همه اینها به تعبیر امروز «آزادی» است و به تعبیر قرآن «فلاح» است. «فلاح» یعنی رستگاری
و رستگاری از ماده «رَستن» است. «رَستن» یعنی خلاص شدن و آزاد شدن
[1].
[1] - . با «رُستن» كه به معنای «روییدن» است اشتباه نشود.