پس اینجا بحث این است: آیا جامعه بر فرد تقدم دارد یا فرد بر جامعه؟ آیا تمام ابعاد وجود فرد را
جامعه می سازد، یا فرد به حكم فطرت و به دست توانای خلقت مقداری از پایه های اصلی
انسانیتش ساخته شده؟ قرآن دومی را انتخاب می كند و می گوید:
وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها. `فَأَلْهَمَها
فُجُورَها وَ تَقْواها. این یعنی فطرت، و به معنای رد نظریه ای است كه می گوید تمام ابعاد شخصیت
انسان را جامعه می سازد. قرآن می گوید: قسمتهای اصلی ابعاد شخصیت انسان در متن خلقت
ساخته شده. این حرف عجیبی است.
پس آن نظریه می گفت: «فرد هیچ نقشی ندارد و جامعه یك حركت جبری می كند. بستگی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 580
دارد به این كه وضع نظام اقتصادی چگونه باشد، هر نظام اقتصادی افراد را یك طور می سازد» .
ولی اسلام می گوید: افراد مسئول ساختن جامعه اند. لهذا می گوید: كلكم راع و كلكم مسؤل عن
رعیته
[1]، و امر به معروف و نهی از منكر را مطرح می كند.
[1] - . بحارالانوار، ج /72ص 38.