راه دیگری كه قریش آمدند به پیغمبر اكرم پیشنهاد كردند، نوعی صلح و سازش بود اما بر این
اساس كه گفتند بیا یك كار دیگر می كنیم و آن اینكه نه، تنها خدای تو و نه تنها خدایان ما، بلكه
كار را به اشتراك تقسیم می كنیم. این اختلاف را از میان برداریم به این نحو كه تو و اتباعت یك
دین داشته باشید، ما دین دیگر؛ چون می دیدند هر چه كه زمان بگذرد به نفع دین اسلام است.
گفتند دوره و نوبت می گذاریم، یك سال تو و اتباعت بیایید خدایان ما را پرستش كنید، سال دیگر
ما همگی خدای تو را پرستش می كنیم به شكلی كه تو می خواهی. بالاخره همه همرنگ همدیگر
باشیم تا تفرقه در جماعت قریش نیفتد. دو سال كه گذشت باز یك سال تو و اتباعت می آیید
خدایان ما را پرستش می كنید، سال دیگر همه ما خدای تو را پرستش می كنیم و به این ترتیب،
دیگر دوگانگی نیست، همه یك جور عمل كرده ایم. این خودش یك فرمول خاصی برای صلح
بود.