جنگ عراق و ایران كه پایان یافت رهبران سیاسى غرب تهاجم تازهاى علیه اسلام انقلابى آغاز كردند. آنان در سالهاى قبل در جریان دفاع ایران و در جریان رویارویى با حزب اللَّه لبنان و جنبش اسلامى فلسطین و جهاد اسلامى افغانستان و ماجراى مرگ انور سادات به وسیله انقلابیون مسلمان مصرى( 14 / 7 / 1360) دریافتند كه حركت اسلامىِ رو به رشد را نمىتوان با سلاح و از طریق نظامى متلاشى ساخت. جبهه جدید، جبهه جنگ روانى فرهنگى و ایدئولوژیك بود. ایجاد جنگ بین شیعه و سنى نیز قبلًا با هوشیارى امام خمینى و مسئولین نظام اسلامى رنگ باخته بود. باید به ریشهها و محركهاى اصلى این جنبش یعنى مبانى عقیدتى و مقدساتى كه عشق به آنها وحدت اهداف و روشهاى حركت اسلامى اخیر را سبب شده است،حمله مىكردند. ماجراى تدوین و انتشار وسیع كتاب مبتذل آیات شیطانى نوشته سلمان رشدى و حمایت رسمى دولتهاى غربى از آن سرآغازى بر فصل تهاجم فرهنگى بود. اگر جامعه اسلامى در مقابل توهینهاى این كتاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام از خود مقاومت نشان نمىداد، خاكریز اوّل به راحتى فتح شده بود و پس از آن مبانى دینى و مقدساتى كه اعتقاد به ما وراء طبیعت و ارزشهاى معنوى را در جوامع اسلامى باعث شدهاند، با انواع شیوهها مورد هجوم قرار مىگرفت. هویت اندیشه دینى و هویت وحدتبخش امت اسلامى را همین مقدسات تشكیل مىدهند و با مورد تردید قرار دادن اینهاست كه جهان اسلام و حركتهاى اسلامى را از درون بىهویت ساخته و در مقابل هجوم فرهنگ و ایدئولوژى غرب خلع سلاح مىكنند.
امام خمینى با توجه به دلایل و واقعیتهاى فوق در تاریخ 25 / 11 / 1367 در ضمن چند سطر كوتاه با صدور حكم ارتداد و اعدام سلمان رشدى و ناشرین مطلع از محتواى كفرآمیز این كتاب، انقلابى دیگر برپا كرد. صفوف مسلمانان صرف نظر از مذاهب و زبان و كشورهایشان متحداً در برابر غرب ایستادند. پیامدهاى این واقعه
موجودیت جامعه اسلامى را به عنوان یك امت واحده جلوهگر ساخت و نشان داد كه مسلمانان على رغم اختلافات داخلى و مغایرتهاى جانبى هرگاه بدرستى رهبرى شوند مىتوانند به عنوان پیشتازان حركت احیاى ارزشهاى دینى در آینده جهان نقشى تعیینكننده بر عهده بگیرند. همچنین صدور این حكم تصور اشتباه غربیها را در اینكه ایران با پذیرش قطعنامه از هدفهاى انقلابى اسلامى خود دست كشیده است، در هم ریخت.