Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA
امام (ره) عنایت خاصی به آیت الله بهجت داشتند، نقل چند جریان در این ارتباط، مدعای ما را اثبات می كند:
آیت الله مسعودی می گوید:
« من در ضمن چهار پنج سالی كه خدمت امام بودم یادم هست كه دو سه مرتبه امام فرمود: فلانی، فردا صبح می خواهیم برویم منزل آقای بهجت. و فردای آن روز بلند می شدیم و می آمدیم منزل ایشان، همین منزلی كه اكنون در آن ساكن هستند، و در اولین اتاق ورودی با همین فرشهایی كه الان موجود است یكی دو دقیقه می نشستیم، سپس امام اشاره می كردند و من بیرون می رفتم و ایشان حدود نیم ساعت با آقای بهجت به گفتگو می پرداختند بعد امام بیرون می آمدند و می رفتیم. اما اینكه درباره چه مسائلی گفتگو می كردند، نمی دانم خودشان می دانستند و خدا.
همچنین دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42 آقای بهجت به من فرمودند كه شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی كند و من می آمدم به امام اطلاع می دادم، ایشان هم بلا فاصله به من می گفت شما به قصاب (آقای فرجی كه اكنون نیز در قید حیات هست) بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی كند بعد پولشان را می دهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد كه به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی كند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی كنند.
اینها همه مسائلی بود كه بین امام و آیت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
نیز هنگامی كه امام در جماران ساكن بودند آقای بهجت به من فرمودند: یك نامه كوچكی دارم شما این را به آقا برسانید، من نامه را گرفتم توی پاكت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم.
در هر صورت رابطه این دو بزرگوار خیلی تنگاتنگ بود، چندین بار نیز حضرت امام با آقای شیخ حسن صانعی منزل آقای بهجت رفتند؛ زیرا هنگامی كه امام قم بودند من و آقای شیخ حسن صانعی همیشه در خدمت امام بودیم.
آیت الله بهجت هم به امام عنایت خاصی داشتند.
یكی از شاگردان امام قدس سره در خاطره ای می گوید: « پس از آزادی حضرت امام از زندان و ورودشان به قم در سال 1341 هـ.ش. مردم در تمام محله های قم جشن گرفتند و منزل هر روز آكنده از جمعیت بود، در آن زمان حضرت آیت الله العظمی بهجت نیز از كسانی بود كه هر روز به منزل امام تشریف می آوردند و مدتی بر در یكی از حجرات بیت ایشان می ایستادند وقتی به ایشان پیشنهاد شد كه شایسته نیست بیرون اتاق بایستید، لااقل در داخل اطاق بنشینید. ایشان در جواب فرمود: من بر خود واجب می دانم كه جهت تعظیم این شخصیت ارزنده به اینجا آمده و دقایقی بایستم و سپس باز گردم. »
آیت الله مصباح نیز در این باره می گوید:
« مرحوم آقا مصطفی(ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل می كرد:
آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند.
از جمله مطالبی كه از پدرشان درباره آقای بهجت نقل می كردند این بود كه: ایشان دارای موت اختیاری هستند، یعنی قدرت این را دارند كه هر وقت بخواهند روح خویش را از بدن به اصطلاح خلع كنند و بعد مراجعت كنند. این یكی از مقامات بلندی است كه بزرگان در مسیر سیروسلوك عرفانی ممكن است به آن برسند، و همینطور مقامات معنوی دیگری در معارف توحیدی كه زبان بنده یارای بحث درباره این زمینه ها را ندارد. »
هم او در جای دیگر می گوید:
« مرحوم حاج آقا مصطفی از قول امام نقل می كردند: وقتی امام (كه ارتباط نزدیكی با مرحوم آقای بروجردی داشتند ) دیده بودند كه زندگی آقای بهجت خیلی ساده است، برای كمك به زندگی ایشان یك وجهی از مرحوم آقای بروجردی گرفته بودند، وقتی آورده بودند برای آقای بهجت ایشان قبول نكرده بودند و امام هم مصلحت نمی دیدند آن وجه را برگردانند، به هر حال با یك چاره اندیشی حضرت امام فرموده بودند ( این طور كه نقل كردند ): من از مال خودم به شما می بخشم، و شما اجازه بدهید من این را دیگر بر نگردانم. تا اینكه به این صورت ایشان به عنوان هبه از ملك شخصی حضرت امام قبول كردند. »
باز آیت الله یزدی در مورد عنایت ویژه حضرت امام به ایشان می گویند:
« در یكی از شرفیابی های خبرگان رهبری به خدمت حضرت امام راحل رحمه الله، از ایشان رهنمودی برای مسائل اخلاقی خواسته شد، حضرت امام، خبرگان را به حضرت آیت الله العظمی بهجت حواله دادند. و در جواب اظهار خبرگان كه ایشان كسی را نمی پذیرد، فرمودند: آنقدر اصرار كنید تا بپذیرد. »
منبع:پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بهجت