چند سال پیش، اول بار در دانشگاه امیركبیر مسألهى جنبش نرمافزارى را مطرح كردیم. جنبش نرمافزارى، یعنى در زمینهى علم، تولید علم و شكستن مرزهاى علم، یك جنبش و یك حركت عظیم به وجود بیاید. از این پیشنهاد استقبال شد و من امروز مىبینم كه در سخنان اساتید و مسؤولان دانشگاهها روى این نكته تكیه مىشود. البته تا مدتى بعضىها مىگفتند ما نمىدانیم اصلًا معناى این حرف چیست! عدهاى هم شبهه مىكردند كه علم مگر تولید كردنى است! البته بحث لغوى مىكردند و مىگفتند چرا گفتهاید تولید علم! شما هر چه مىخواهید اسمش را بگذارید؛ مقصود كه معلوم است.
جنبش نرمافزارى، یعنى در معرفت علمى ننشینید دست خود را دراز كنید تا دیگران بكارند و میوهچینى كنند و هر مقدار از میوه را كه لازم نداشتند، بیاورند در دست شما بگذارند. برو بكار، برو آبیارى كن، برو روى بنایى كه دیگران ساختهاند، بنا بساز؛ این هدف ما بود. عدهاى مىگفتند ما مىتوانیم؟ بله، مىتوانیم. ما در ميدانهاى گوناگون و در فضاى معرفت علمى امروز دنيا مىتوانیم كارهايى بكنيم كه هنوز در دنيا نو باشد؛ این در همهى زمینهها كاملًا امكانپذیر است. (17/10/83)
باید مغزهاى متفكر استاد و دانشجوى ما بسیارى از مفاهیم حقوقى، اجتماعى و سیاسى را كه شكل و قالب غربى آنها در نظر بعضى مثل وحى منزل است و نمىشود دربارهاش اندك تشكیكى كرد، در كارگاههاى تحقیقاتى عظیم علوم مختلف حلاجى كنند؛ روى آنها سؤال بگذارند؛ این جز میتها را بشكنند و راههاى تازهاى بیابند؛ هم خودشان استفاده كنند و هم به بشریت پیشنهاد كنند. امروز كشور ما محتاج این است؛ امروز انتظار كشور ما از دانشگاه این است. دانشگاه باید بتواند یك جنبش نرمافزارى همه جانبه و عمیق در اختیار این كشور و این ملت بگذارد تا كسانى كه اهل كار و تلاش هستند، با پیشنهاد و با قالبها و نوآورىهاى علمى خودى بتوانند بناى حقیقى یك جامعهى آباد و عادلانهى مبتنى بر تفكرات و ارزشهاى اسلامى را بالا ببرد. امروز كشور ما از دانشگاه این را مىخواهد. دانشگاه را مشغول چه كارى كنند كه دانشجو و استاد را از این راه باز بدارند؟ یقین بدانید یكى از چیزهایى كه امروز مورد توجه سرویسهاى اطلاعاتى است، این نكته است كه ببینند چگونه مىتوانند دانشجوى بیدار و دانشگاهآگاه ایرانى را از آن راهى كه مىتواند به اعتلاى كشور بیانجامد، منصرف كنند و مانعاش بشوند. (9/12/79)
من سه، چهار سال قبل در یكى از دانشگاههاى تهران گفتم اگر بنا بود بودجهى كارهاى تحقیقاتى و دانشگاههاى كشور را من تنظیم كنم و در اختیار بگیرم، آن طورى كه مصلحت است عمل مىكردم؛ امّا آن شرایط فراهم نیست و مسؤولان بخشها طبق قانون اختیاراتى دارند كه باید انجام دهند. گفتم موضوع بسیار مهم تولید علم و جنبش نرمافزارى و خطشكنى در جبههى علم آفرینى را مطرح مىكنم، تا بشود فرهنگِ محیط دانشگاهى. وقتى این شد، آن وقت دیگر نگرانى نیست؛ زیرا دهها و صدها هزار دلِ معتقد، مشتاق و جسم و ذهن جوان و خسته نشو در این راه مىافتند و آن را دنبال مىكنند. من امروز نشانههاى این پیشاهنگان امید و بشارت كشور را دارم مىبینم. همیشه به خود و به مخاطبانم گفتهام كه افق روشن است و امروز تأكید مىكنم كه افق، بسیار روشن و درخشان است و كار دست شماست؛ دست شما جوانها. (26/9/82)